عاشقت نبودم.......!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

عاشقت نبودم.........!!!!!

داستان عاشقانه واقعی

من گفتم :.... باور کن نمیدونم...کمی با هم صحبت کردیم.....گفتم چرا انقد بد صحبت میکنی!!؟؟...

من فقط میخام از هم هدیه داشته باشیم و....گمونم راضی شده بود که برام هدیه بگیره....

بازم نمیشه رو حرفش حساب باز کرد....

گفت چرا برام شارژ نگرفتی!!؟؟....من واقعیت رو براش گفتم...اما باور نکرد...و اصلا نمیخاست باور کنه...

طرح تموم شد...گفت :‌اگه میخای اس بدیم؟ ...گفتم : مشگلی نیس....گفت : باشه اس بدیم.....

بهش گفتم : من دوستدارم...تو چطور ؟ اگه دوسمداری بگو چن تا ؟.....این سوال همیشه گی ما بود ...

و بیشتر مینا این سوال از من میپرسید و بعد من ازش میپرسیدم.....

گفت : اصلا ازین حرفا نزن.....هیچوقت جواب نمیدم و دیگه نگو.....

بازم پرسیدم و گفتم چرا درکم نمیکنی....چرا اینجوری میگی... 

اما بازم جواب داد : نه نمیشه ....دیگه نخاه که جواب بدم...

بازم بهش گفتم چرا درکم نمیکنی...چرا داری انقد بد جواب میدی؟؟....

جواب داد : ول کن دیگه ..شب خوش بای....

منم گفتم : باشه درکم نکن...بزار همیشه ناراحت باشم..شب خوش بای...

آره مینا فقط حرف خودشو میزد و اصلا گوشش به حرفا و احساسات من بدهکار نبود و اصلا نمیخاست بفهمه من چی میگم.....

ولی اونشب بعد از مدتها شبخوش گفته بود و این خوب بود....منم خابیدم.....

من معمولا 1 ظهر از خواب پا میشم.....و مینا زودتر....هر وقت که بیدار میشد  برام تک میزد و یا اس صبح بخیر میداد...

.اما اون روز این کار را نکرد....من طبق معمول ساعت 1 پاشدم...دیدم هنوز اس نداد و تک نزد ...

خودم بهش اس دادم....گفتم : وقت بخیر.....چرا بیدار شدی اس ندادی و.....

جواب داد : وقت توهم بخیر ..تا حالا کار داشتم و نمیتونستم و..... چطوری ؟....

گفتم : خوب نیستم ...هنوز جواب سوال دیشبمو نگرفتم....گفت : چرا خوب نیستی ؟ ...چرا همش یه چیزو باید انقدر تکرار کنی....نپرس....اصلا نمیگم....گفتم : چرا!!؟؟...........

ادامه داستانو بزودی براتون مینویسم و زیاد منتظرتون نمیزارم



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در یک شنبه 18 اسفند 1392برچسب:مینا , عشق , دوست دارم , ازدواج,ساعت1:35توسط احمد | |